سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند، آدم هفتاد ساله ای را که در رفتار و جلوه، چون جوان بیست ساله است، دشمن می دارد . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
آیین دانایان 6
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» نگاهی به پدیده \هرزه پردازی\ در دنیای غرب + عکس

هرزه پردازی یکی از ابزارهای قدرتمند جنگ علیه خانواده است که قلب، روح و وجدان زنان و مردان جوامع مختلف از غرب گرفته تا شرق را هدف قرار داده است. با ظهور اینترنت و تلوزیون های ماهواره ای تمامی جوامع جهان هدف یک تهاجم هرزه پردازانه قرار گرفته که نتایج این هجمه روانشناختی و جامعه شناختی با توجه به آمارهای مربوط به «خانواده» در کشورهای مختلف با گذر زمان بیش از پیش آشکار می شود. عمدتا یهودیان در قالب تولیدکنندگان، بازیگران و فروشندگان محصولات هرزه پردازانه مدیریت این کار کثیف را در جهان به عهده دارند.
ادامه مطلب...

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » آیین دانایان 6 ( شنبه 91/6/25 :: ساعت 12:0 صبح )
»» تصویری قدیمی از کربلای معلی باب القبله امام حسین علیه السلام



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » آیین دانایان 6 ( یکشنبه 91/6/19 :: ساعت 12:30 صبح )
»» طلوع سیاره میمون ها ; نگاه حقوق بشرانه به حلقه مفقوده داروین

گفته شده که سال 1969 مانند سال های 1966 ، 1999 و ...برای گروهی موسوم به هزاره گرایان ، قِرَن تاریخی محسوب می شود. هزاره گرایان از جمله گروههای انجیلی هستند که با هدف برپایی اسراییل بزرگ و جنگ آخرالزمان ( با آرمان جنگ های صلیبی ) در انتظار بازگشت مسیح موعودشان به سر می برند. مسیحی که اساسا با حضرت مسیح بن مریم ( ع) متفاوت بوده و مسیح بن داوود به شمار آمده و از نسل حضرت عیسی مسیح (ع ) و مریم مجدلیه معرفی می شود.

 

 

ادامه مطلب...

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » آیین دانایان 6 ( یکشنبه 91/6/19 :: ساعت 12:19 صبح )


»» عالم ذر چیست و کجا است؟

برای هر موجودی در نزد خدای متعال وجود وسیع و نامحدودی در گنجینه الهی هست که وقتی به دنیا وارد می شود دچار محدودیت می شود و این همان حقیقتی است که خدا از آن به ملکوت تعبیر کرده است

تبیان در بررسی و تبیین مقوله عالم ذر آورده است: تعبیر عالم ذر و خصوصیات آن که مفسران، فلاسفه و متکلمان را به خود مشغول ساخته برگرفته از آیه 172 سوره اعراف و روایات متعددی است که در این زمینه نقل شده است. هر یک از این افراد در مواجهه با این آیه و روایات مربوط به آن توضیحاتی را ارائه داده اند که به طور کلی به سه دسته تقسیم می شوند: موافقان عالم ذر، مخالقان عالم ذر، و نظریه سومی که به نقد این دو دسته می پردازد. آنچه سبب به وجود آمدن دو دسته اول گردیده، برداشت اشتباه و سطحی آنان از وجود عالم ذر است و اما گروه سومی که برخی از مفسرین معاصر هستند به نقد این دو دیدگاه پرداخته اند. بحث از عالم ذر و کم و کیف آن را در بررسی نظرات موافق و مخالف مطرح کرده و سپس به نقد آنها پرداخته در خاتم نظریه صحیح را بیان می کنیم.



<**<** ادامه مطلب...

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » آیین دانایان 6 ( شنبه 91/6/11 :: ساعت 12:0 صبح )


»» اعمال زشتی که مرگ ناگهانی را رقم میزنند

آیت‌الله مجتبی تهرانی از اساتید برجسته اخلاق گفت:هر عملی که در این عالم انجام می‏دهیم، اثر وضعی دارد و روی عمر ما اثر می گذارد. انسان می‌تواند با یک سنخ اعمال عمر را طولانی یا کوتاه کند.

ادامه مطلب...

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » آیین دانایان 6 ( جمعه 91/6/3 :: ساعت 12:0 صبح )


»» شب قدر در نگاه علامه طباطبایى و شهید مطهری

مراد از قدر، تقدیر و اندازه‏ گیرى است و شب قدر شب اندازه‏ گیرى است و خداوند متعال دراین شب حوادث یک سال را تقدیر مى‏کند و زندگى، مرگ، رزق، سعادت و شقاوت انسانها و امورى ازاین قبیل را دراین شب مقدر مى‏ گرداند.

  مشرق - مرحوم علامه طباطبایى ذیل تفسیر شریف المیزان در دو سوره « قدر» و «دخان‏» مطالبی را مطرح کرده اند که در ادامه از نظرتان می گذرد.شب قدر یعنى چه؟مراد از قدر، تقدیر و اندازه ‏گیرى است و شب قدر شب اندازه‏ گیرى است و خداوند متعال دراین شب حوادث یک سال را تقدیر مى‏کند و زندگى، مرگ، رزق، سعادت و شقاوت انسانها و امورى ازاین قبیل را دراین شب مقدر مى‏گرداند.شب قدر کدام شب است؟در قرآن کریم آیه‏اى که به صراحت ‏بیان کند شب قدر چه شبى است دیده نمى‏شود. ولى از جمع‏بندى چند آیه از قرآن کریم مى‏توان فهمید که شب قدر یکى از شب‏هاى ماه مبارک رمضان است. قرآن کریم از یک سو مى‏ فرماید: « انا انزلناه فى لیله مبارکه‏.»( دخان / 3 ) این آیه گویاى این مطلب است که قرآن یکپارچه در یک شب مبارک نازل شده است و از سوى دیگر مى‏فرماید: « شهررمضان الذى انزل فیه القرآن‏.»( بقره / 185) و گویاى این است که تمام قرآن در ماه رمضان نازل شده است. و در سوره قدر مى‏فرماید: «انا انزلناه فى لیله القدر.» (قدر/1) از مجموع این آیات استفاده مى‏شود که قرآن کریم در یک شب مبارک در ماه رمضان که همان شب قدر است نازل شده است. پس شب قدر در ماه رمضان است. اما این که کدام یک از شب‏هاى ماه رمضان شب قدر است، در قرآن کریم چیزى برآن دلالت ندارد. و تنها از راه اخبار مى‏توان آن شب را معین کرد.در بعضى از روایات منقول از ائمه اطهار علیهم السلام شب قدر مردد بین نوزدهم و بیست و یکم و بیست و سوم ماه رمضان است و در برخى دیگر از آنها مردد بین شب بیست و یکم و بیست و سوم و در روایات دیگرى متعین در شب بیست و سوم است. (1) وعدم تعین یک شب به جهت تعظیم امر شب قدر بوده تا بندگان خدا با گناهان خود به آن اهانت نکنند.پس از دیدگاه روایات ائمه اهل بیت علیهم السلام شب قدر از شب‏هاى ماه رمضان و یکى از سه شب نوزدهم و بیست و یکم و بیست و سوم است. اما روایات منقول از طرق اهل سنت‏ به طورعجیبى با هم اختلاف داشته و قابل جمع نیستند ولى معروف بین اهل سنت این است که شب بیست و هفتم ماه رمضان شب قدر است (2) و در آن شب قرآن نازل شده است.تکرار شب قدر در هر سالشب قدر منحصر در شب نزول قرآن و سالى که قرآن درآن نازل شد نیست ‏بلکه با تکرار سالها، آن شب نیز تکرار مى‏شود. یعنى درهر ماه رمضان شب قدرى است که درآن شب امور سال آینده تقدیر مى‏شود. دلیل براین امر این است که:اولا: نزول قرآن به طور یکپارچه در یکى از شب‏هاى قدر چهارده قرن گذشته ممکن است ولى تعیین حوادث تمامى قرون گذشته و آینده درآن شب بى‏ معنى است.ثانیا: کلمه «یفرق‏» در آیه شریفه «فیها یفرق کل امر حکیم‏.» (دخان / 6 ) در سوره دخان به خاطر مضارع بودنش، استمرار را مى‏رساند و نیز کلمه «تنزل‏» درآیه کریمه «تنزل الملئکه والروح فیها باذن ربهم من کل امر» (قدر / 4 ) به دلیل مضارع بودنش دلالت ‏بر استمرار دارد.ثالثا: از ظاهر جمله « شهر رمضان الذى انزل فیه القرآن‏.»( بقره / 185 ) چنین برمى‏آید که مادامى که ماه رمضان تکرار مى‏شود آن شب نیز تکرار مى‏شود. پس شب قدر منحصر در یک شب نیست ‏بلکه درهر سال در ماه رمضان تکرار مى‏شود.در این خصوص در تفسیر برهان از شیخ طوسى از ابوذر روایت‏ شده که گفت: به رسول خدا (ص) عرض کردم یا رسول الله آیا شب قدر شبى است که درعهد انبیاء بوده و امر به آنان نازل مى‏شده و چون از دنیا مى‏رفتند نزول امر درآن شب تعطیل مى‏شده است؟ فرمود: « نه بلکه شب قدر تا قیامت هست.‏» (3)عظمت‏ شب قدردر سوره قدر مى‏خوانیم: «انا انزلناه فى لیله القدر وما ادریک ما لیله القدر لیله القدر خیر من الف شهر.» خداوند متعال براى بیان عظمت ‏شب قدر با این که ممکن بود بفرماید: «وما ادریک ما هى هى خیر من الف شهر» یعنى با این که مى‏توانست در آیه دوم و سوم به جاى کلمه «لیله القدر» ضمیر بیاورد، خود کلمه را آورد تا بر عظمت این شب دلالت کند. و با آیه « لیله القدر خیر من الف شهر» عظمت این شب را بیان کرد به این که این شب از هزار ماه بهتر است. منظور از بهتر بودن این شب از هزار ماه، بهتر بودن از حیث فضیلت عبادت است. چه این که مناسب با غرض قرآن نیز چنین است. چون همه عنایت قرآن دراین است که مردم را به خدا نزدیک و به وسیله عبادت زنده کند. و احیاء یا عبادت آن شب از عبادت هزار ماه بهتر است.از امام صادق علیه السلام سؤال شد: چگونه شب قدر از هزار ماه بهتر است؟ ( با این که در آن هزار ماه درهر دوازده ماهش یک شب قدر است) .حضرت فرمود: « عبادت در شب قدر بهتر است از عبادت درهزار ماهى که در آن شب قدر نباشد.» (4)وقایع شب قدرالف- نزول قرآنظاهر آیه شریفه « انا انزلناه فى لیله القدر» این است که همه قرآن در شب قدر نازل شده است و چون تعبیر به انزال کرده که ظهور در یکپارچگى و دفعى بودن دارد نه تنزیل، که ظاهر در نزول تدریجى است.قرآن کریم به دو گونه نازل شده است:1- نزول یکباره در یک شب معین.2- نزول تدریجى در طول بیست و سه سال نبوت پیامبر اکرم (ص) .آیاتى چون «قرانا فرقناه لتقراه على الناس على مکث ونزلناه تنزیلا.»( اسراء / 106 ) نزول تدریجى قرآن را بیان مى‏کند.در نزول دفعى (و یکپارچه)، قرآن کریم که مرکب از سوره‏ها و آیات است ‏یک دفعه نازل نشده است ‏بلکه به صورت اجمال همه قرآن نازل شده است چون آیاتى که درباره وقایع شخصى و حوادث جزیى نازل شده ارتباط کامل با زمان و مکان و اشخاص و احوال خاصه‏اى دارد که درباره آن اشخاص و آن احوال و درآن زمان و مکان نازل شده و معلوم است که چنین آیاتى درست در نمى‏آید مگر این که زمان و مکانش و واقعه‏اى که درباره‏اش نازل شده رخ دهد به طورى که اگر از آن زمان‏ها و مکان‏ها و وقایع خاصه صرف نظر شود و فرض شود که قرآن یک باره نازل شده، قهرا موارد آن آیات حذف مى‏شود و دیگر بر آنها تطبیق نمى‏کنند، پس قرآن به همین هیئت که هست دوبار نازل نشده بلکه بین دو نزول قرآن فرق است و فرق آن در اجمال و تفصیل است. همان اجمال و تفصیلى که درآیه شریفه «کتاب احکمت ایاته ثم فصلت من لدن حکیم خبیر.»( هود / 1) به آن اشاره شده است. و در شب قدر قرآن کریم به صورت اجمال و یکپارچه بر پیامبر اکرم (ص) نازل شد و در طول بیست و سه سال به تفصیل و به تدریج و آیه به آیه نازل گردید.ب- تقدیر امورخداوند متعال در شب قدر حوادث یک سال آینده را از قبیل مرگ و زندگى، وسعت ‏یا تنگى روزى، سعادت و شقاوت، خیر و شر، طاعت و معصیت و... تقدیر مى‏کند.در آیه شریفه «انا انزلناه فى لیله القدر»( قدر / 1 ) کلمه «قدر» دلالت‏ بر تقدیر و اندازه‏گیرى دارد و آیه شریفه «فیها یفرق کل امر حکیم.‏» (دخان / 6 ) که در وصف شب قدر نازل شده است‏ بر تقدیر دلالت مى‏کند. چون کلمه «فرق‏» به معناى جدا سازى و مشخص کردن دو چیز از یکدیگر است. و فرق هر امر حکیم جز این معنا ندارد که آن امر و آن واقعه‏اى که باید رخ دهد را با تقدیر و اندازه‏گیرى مشخص سازند. امور به حسب قضاى الهى داراى دو مرحله‏اند، یکى اجمال و ابهام و دیگرى تفصیل. و شب قدر به طورى که از آیه «فیها یفرق کل امر حکیم.‏» برمى‏آید شبى است که امور از مرحله اجمال و ابهام به مرحله فرق و تفصیل بیرون مى‏آیند.ج- نزول ملائکه و روحبر اساس آیه شریفه « تنزل الملئکه والروح فیها باذن ربهم من کل امر.»( قدر / 4) ملائکه و روح در این شب به اذن پروردگارشان نازل مى‏شوند. مراد از روح، آن روحى است که از عالم امر است و خداى متعال درباره‏اش فرموده است « قل الروح من امر ربى‏.»( اسراء / 85 ) دراین که مراد از امر چیست؟ بحث‏هاى مفصلى در تفسیر شریف المیزان آمده است که به جهت اختصار مبحث ‏به دو روایت در مورد نزول ملائکه و این که روح چیست ‏بسنده مى‏شود.1- پیامبر اکرم (ص) فرمود: وقتى شب قدر مى‏شود ملائکه‏اى که ساکن در «سدره المنتهى‏» هستند و جبرئیل یکى از ایشان است نازل مى‏شوند در حالى که جبرئیل به اتفاق سایرین پرچم‏هایى را به همراه دارند.یک پرچم بالاى قبر من، و یکى بر بالاى بیت المقدس و پرچمى در مسجد الحرام و پرچمى بر طورسینا نصب مى‏کنند و هیچ مؤمن و مؤمنه‏اى دراین نقاط نمى‏ماند مگر آن که جبرئیل به او سلام مى‏کند، مگر کسى که دائم الخمر و یا معتاد به خوردن گوشت ‏خوک و یا زعفران مالیدن به بدن خود باشد. (5)2- از امام صادق علیه السلام در مورد روح سؤال شد. حضرت فرمودند: روح از جبرئیل بزرگتر است و جبرئیل از سنخ ملائکه است و روح ازآن سنخ نیست. مگر نمى‏بینى خداى تعالى فرموده: «تنزل الملئکه والروح‏» پس معلوم مى‏شود روح غیر از ملائکه است. (6)د- سلام و امنیتقرآن کریم در بیان این ویژگى شب قدر مى‏فرماید: «سلام هى حتى مطلع الفجر.»( قدر / 5 ) کلمه سلام و سلامت ‏به معناى عارى بودن از آفات ظاهرى و باطنى است. و جمله «سلام هى‏» اشاره به این مطلب دارد که عنایت الهى تعلق گرفته است‏ به این که رحمتش شامل همه آن بندگان بشود که به سوى او روى مى‏آورند و نیز به این که در خصوص شب قدر باب عذابش بسته باشد. به این معنا که عذابى جدید نفرستد. و لازمه این معنا این است که دراین شب کید شیطان‏ها هم مؤثر واقع نشود چنانکه در بعضى از روایات نیز به این معنا اشاره شده است.البته بعضى از مفسرین گفته‏اند: مراد از کلمه «سلام‏» این است که در شب قدر ملائکه از هر مؤمن مشغول به عبادت بگذرند، سلام مى‏دهند.پى‏ نوشت‏ها:1- مجمع البیان، ج 10، ص‏519 .2- تفسیر الدرالمنثور، ج‏6 .3- تفسیر البرهان، ج‏4، ص‏488، ح‏26 .4- فروع کافى، ج‏4، ص‏157، ح‏4 .5- مجمع البیان، ج‏10، ص‏520 .6- تفسیر برهان، ج‏4، ص‏481، ح‏1.******بسم الله الرحمن الرحیمالحمد لله رب العالمین ...اعوذ بالله من الشیطان الرجیمحم × و الکتاب المبین × انا انزلناه فى لیلة مبارکة انا کنا منذرین × فیها یفرق کل امر حکیم × امرا من عندنا انا کنا مرسلین × رحمة من ربک انه هو السمیع العلیم × رب السموات و الارض و ما بینهما ان کنتم موقنین × لا اله الا هو یحیى و یمیت ربکم و رب ابائکم الاولین. (1- دخان / 1 - 8)راجع به سه چهار آیه اول این سوره مبارکه در جلسه پیش بحث‏شد (1) . آیه اول کلمه «حم‏» بود، آیه دوم «و الکتاب المبین‏» ، آیه سوم و چهارم هم مربوط به نزول قرآن در لیلة القدر و درباره خود لیلة القدر بود. در آیه چهارم مى‏فرماید: «فیها یفرق کل امر حکیم‏» در این شب جدا مى‏شود (تعبیر «جدایى‏» دارد) هر امر حکیمى. نتیجه تدبرهاى مفسرین درباره این آیه مختلف بوده است. بعضى گفته‏اند مقصود این است که چون در این شب - و در واقع در یکى از این شبهاى لیلة القدر - قرآن نازل شد و به وسیله قرآن کریم دستورها و احکام بیان شد و به طور کلى بیان کردن یک چیز یعنى واضح کردن و روشن کردن و تفصیل دادن آن و در واقع بیرون آوردن آن از حد اجمال و ابهام به مرحله تفصیل و روشنى، پس «در این شب جدا مى‏شود هر امر حکیمى‏» . مقصود از این «امر» یعنى دستورهاى الهى، معارف الهى: این چیزهایى که به وسیله قرآ بیان شده است در این شب تفصیل داده شد. ولى البته این نظر، نظر صحیحى نیست، چون همین طور که عرض کردم این نظرها نظر مفسرین است‏به حسب تدبرى که در آیات کرده‏اند. و بعضى مفسرین دیگر که این نظر را رد کرده‏اند - و درست هم رد کرده‏اند - گفته‏اند آیه مى‏فرماید د راین شب جدا مى‏شود، تفصیل داده مى‏شود (نه شد). اگر مقصود همان نزول قرآن و بیان احکام و معارف به وسیله قرآن باشد، همین طور که فرمود: «انا انزلناه فى لیلة مبارکة‏» ما در شب پر برکتى قرآن را فرود آوردیم، بعد هم باید بفرماید: «و در آن شب که قرآن فرود آمد هر امر حکیمى به وسیله قرآن بیان شد» همین طور که در مورد نزول قرآن معنى ندارد گفته شود: «در هر شب قدر قرآن نازل مى‏شود» ; قرآن در یک شب قدر نازل شد. پس اگر مقصود از «فیها یفرق کل امر حکیم‏» تفصیل معارف و احکام به وسیله قرآن باشد، باید گفته مى‏شد که «در آن شب بیان شد» یعنى به صیغه ماضى گفته مى‏شد: «فیها فرق کل امر حکیم‏» در صورتى که به صیغه مضارع گفته شده است و این از نظر علماى ادب روشن است که فعل مضارع دلالت‏بر استمرار مى‏کند، یعنى [دلالت مى‏کند بر] یک امر جارى و دائمى که پیوستگى دارد و همیشه هست، نه یک امرى که در گذشته بود و قطع شد; یک امرى که وجود دارد. بنا بر این این آیه مى‏خواهد بفرماید که در شب قدر چنین چیزى وجود دارد; و خود این آیه هم باز دلیل بر این است که لیلة القدر همیشه هست، یعنى لیلة القدر مخصوص به یک شب نیست آن طور که بعضى اهل تسنن گفته ‏اند که لیلة القدر اختصاص داشت‏به زمان پیغمبر و با فوت رسول اکرم لیلة القدر منتفى شد. معلوم مى‏شود که چنین چیزى نیست، چون وقتى که مى‏گوید در این شب به طور استمرار همیشه جریان این است، دلیل بر این است که خود لیلة القدر هم براى همیشه باقى است نه اینکه از بین رفته است، و بعلاوه معنى ندارد که لیلة القدر از میان برود، تا زمان پیغمبر هر سال لیلة القدر وجود داشته باشد و بعد از پیغمبر لیلة القدر از بین برود. مثل این است که بگوییم بعد از پیغمبر ماه رمضان رفت. ماه رمضان، دیگر زمان پیغمبر و غیر زمان پیغمبر ندارد. لیلة القدر شبى از شبهاى ماه رمضان است و همین طور که ماه رمضان، بودن و نبودنش به بودن و نبودن پیغمبر نیست لیلة القدر هم این گونه است.پس مقصود از این که «در این شب تفریق مى‏شود» چیست؟ کلمه «فرق‏» همین چیزى است که ما مى‏گوییم «تفریق‏» ; یعنى دو چیز را که اول با هم هستند وقتى از یکدیگر تجزیه کنند و تفصل بدهند، این را مى‏گویند «فرق‏» ; است. این، هم در امور عینى و هم در امور ذهنى و فکرى درست است. اگر شما یک مطلب علمى را کاملا تجزیه کنید و بشکافید این هم باز خودش «فرق‏» و «تفریق‏» و «تفصیل‏» است; و «تفصیل‏» در خود قرآن هم آمده. قرآن کریم مى‏فرماید: « و ان من شى‏ء الا عندنا خزائنه و ما ننزله الا بقدر معلوم‏» (2) هیچ چیزى نیست (این دیگر اختصاص به مساله وحى ندارد، شامل این سنگ و خاک و درخت هم هست، شامل همه چیز هست) هیچ چیزى نیست (با یک لحن قاطع استثنا ناپذیرى) مگر آنکه خزائن آن در دست ماست و ما آن را به اندازه معین و معلوم و حساب شده فرو مى‏فرستیم. در این تعبیر قرآن همه چیز فرو آمده، از آسمان فرود آمده، حتى زمین هم از آسمان فرود آمده، حتى این آسمان هم از آسمان فرود آمده; نه فقط زمین فرود آمده از آسمان، آسمان هم فرود آمده از آسمان، خاکو آب و باد هوا و آتش و هر چه که شما در نظر بگیرید امر فرود آمدنى است; یعنى هر چیزى در نزد پروردگار حقیقتى و بلکه حقایقى دارد و خلقتش در این عالم در واقع تنزل و نزول آن حقیقت است، یا به تعبیر دیگر مثل این است که سایه آن حقیقت در این عالم اسمش مى‏شود «امر مادى‏» ، «امر زمانى‏» ، «امر مکانى‏» .میرفندرسکى قصیده بسیار عالى حکیمانه عارفانه‏اى دارد که از شاهکارهاى ادبیات فارسى است (ادبیات به معنى اعم را عرض مى‏کنم، یعنى ادبیاتى که شامل معنى و معرفت است). این قصیده شرح شده است; قصیده‏اى است که یک حکیم گفته نه یک شاعرى که فقط مى‏توانسته الفاظ را سر هم کند; مى‏گوید:چرخ با این اختران، نغز و خوش و زیباستى صورتى در زیر دارد آنچه در بالاستىمقصود از «بالا» این آسمان نیست، خود آسمان هم در این منطق باز آن زیرین است; آن یک آسمان فوق آسمان است.صورت زیرین اگر با نردبان معرفت بر رود بالا همان با اصل خود یکتاستىاین همان معنا و مفهوم «نزول‏» را بیان مى‏کند که هر چیزى، حتى خود زمین، حتى آسمان از آسمان دیگر نازل شده; اما معنى این «نزول‏» این نیست که این [شى‏ء] با همین شکل، با همین خصوصیت‏با همین قدر و با همین حد در یک جاى دیگر بوده، آن را از آنجا برداشته‏اند آورده‏اند اینجا; مثل اینکه این آدم در یک جایى بوده، او را از آنجا برداشته‏اند، به یک وسیله‏اى - مثلا با هواپیما - آورده‏اند اینجا گذاشته‏اند; نه، این «نزول‏» همین چیزى است که در اینجا قرآن از آن تعبیر به «فرق‏» مى‏کند، تفصیل و تجزیه است، (فیها یفرق کل امر حکیم)، فرق و جدایى است.این تشبیه، ضعیف است ولى باز نسبتا مى‏تواند چیزى را بفهماند: شما خودنویستان را جوهر مى‏کنید. در مخزن این خودنویس شما جوهر زیادى هست. بعد با این خودنویستان شروع مى‏کند به نوشتن، یک نامه مى‏نویسیدى: «حضور مبارک دوست عزیزم جناب آقاى الف ...» اگر از شما بپرسند که این کلمات چیست؟ مگر غیر از همین جوهرهاست که روى صفحه کاغذ قرار گرفته؟ اصلا غیر از این جوهر که چیزى نیست. آیا این جوهر الآن به وجود آمد؟ این جوهر نبود؟ [پاسخ مى‏دهید] چرا بود. این جوهرها در مخزن که بود حد نداشت، شکل نداشت، از یکدیگر جدا نبودند، این خصوصیات نبود; این بود که در آنجا فقط اسمش جوهر بود و بس، ولى وقتى همان جوهر - نه چیز دیگرى - در اینجا مى‏آید حد و شکل و کیفیت مى‏پذیرد، این مى‏شود «حضور» آن مى‏شود «محترم‏» . در اینجا دیگر «محترم‏» غیر از «حضور» است. هیچ وقت انسان «حضور» را با «محترم‏» اشتباه نمى‏کند، چنانکه «الف‏» را با «ب‏» و «ب‏» را با «ج‏» اشتباه نمى‏کند. اینها که در سابق متحد و یکى بودند و در آنجا اساسا جدایى و چندتایى نبود و وحدت بود، در مرحله نوشتن بر آن کثرت و فرق و جدایى حکمفرما شد. البته با همین مخزن هم مى‏شد شما بجاى «حضور محترم ...» چیز دیگرى بنویسید و شکل دیگرى به آن بدهید، ولى دست‏شما آمد این شکل را به آن داد. پس این کلمات را شما در اینجا به وجود آوردید ولى کلمات به یک معنا قبلا وجود داشت اما نه به صورت کلمه و جدایى. این است که در آنجا به تعبیر قرآن: «احکمت ایاته‏» ، به مرحله احکام وجود داشت، در اینجا به مرحله تفصیل: «کتاب احکمت ایاته ثم فصلت‏» (3) . این دو نزول قرآن بر پیغمبر این طور است. آن دفعه اول که قرآن بر پیغمبر نازل مى‏شود که کلمه و حرف و آیه و این حرفها نیست مثل این است که این خود نویس پر بشود. خودنویس پر مى‏شود اما از حقیقتى پر مى‏شود که در آن هیچ لفظ و کلمه‏اى نیست. مرحله دوم نزول قرآن آن وقتى است که هما پرشده‏ها بعد به صورت کلمات و الفاظ در مى‏آید. مولوى یک شعر خیلى عالى در این زمینه دارد (هرچه در این زمنه گفته‏اند از این آیه قرآن بیرون نیست: «و ان من شى‏ء الا عندنا خزائنه و ما ننزله الا بقدر معلوم‏» ) مى‏گوید:متحد بودیم و یک گوهر همه بى سر و بى پا بدیم آن سر همهیک گهر بودیم همچون آفتاب بى گره بودیم و صافى همچو ابچون به صورت آمد آن نور سره تا ابد چون سایه‏هاى کنگرهکنگره ویران کنید از منجنیق تا رود فرق از میان آن فریقمقصود از «ویران کردن‏» این است که وقتى شما از آن دید نگاه کنید مى‏بینید همه به یک اصل و یه یک وحدت بر مى‏گردند.پس این «فیها یفرق کل امر حکیم‏» که به صورت مضارع و مستقبل آمده و یک امر جارى را دارد بیان مى‏کند که همیشه این امر جارى وجود دارد، نمى‏تواند اختصاص به نزول قرآن داشته باشد، بلکه [ناظر] به نزولى [است] که همه چیز دارد. حال این چه رابطه‏اى است میان این نزول تدریجى همه اشیاء از آن اصل و مبدا خودشان با لیلة القدر؟ آن رابطه‏اى است که عالم تکوین با انسان کامل دارد، که در جلسه پیش این مطلب را بیان کردیم. پس «فیها یفرق کل امر حکیم‏» هر امر حکیم - که در اینجا مقصود از «حکیم‏» همین چیزى است که عرض کردیم، یعنى در حال احکام و وحدت و بساطت است - در این شب از یکدیگر جدا مى‏شوند، تنزل پیدا مى‏کنند و به صورت حدود و اشکال و خصوصیات در مى‏آیند.«امرا من عندنا انا کنا مرسلین‏» باز [آن] دو احتمال در اینجا هم آمده است. یکى اینکه «فیها یفرق کل امر حکیم امرا من عندنا» این امر همان امر باشد: هر امر حکیم در حالى که کارى است، امرى است، شانى است از نزد ما; یعنى همه اینها از ناحیه ماست. آن وقت «انا کنا مرسلین‏» هم قهرا شامل همه اشیاء مى‏شود. احتمال دیگرى اینجا داده‏اند و آن اینکه این «امرا من عندنا» به این آیه «فیها یفرق کل امر حکیم‏» نمى‏خورد، به «انا انزلناه فى لیلة مبارکة‏» مى‏خورد که آن وقت اختصاص به قرآن پیدا مى‏کند. «انا انزلناه فى لیلة مبارکة ... امرا من عندنا» در حالى که قرآن امرى است از ناحیه ما.بعد مى‏فرماید: «انا کنا مرسلین‏» . نظیر «انا کنا منذرین‏» در دو آیه قبل است. در «انا کنا منذرین‏» این مطلب را در جلسه پیش عرض کردیم; وقتى قرآن مى‏فرماید: «انا انزلناه فى لیلة مبارکة انا کنا منذرین‏» ما چنین بوده‏ایم که همیشه منذر بشر بوده‏ایم و همیشه بشر را هدایت مى‏کرده‏ایم، مى‏خواهد بگوید که این دفعه اول ما نیست که ما انذار خودمان و هدایت‏بشر را از قرآن شروع کرده باشیم، بلکه از روزى که بشر به روى زمین آمده است‏خداوند شان انذار خودش را به وسیله پیغمبران داشته است. در «انا کنا مرسلین‏» هم مطلب همین است: ما همیشه چنین بوده‏ایم که رسول مى‏ فرستاده ایم. این که قرآن [این مطلب را] ذکر مى‏کند - و در اختبار هم این مطلب خیلى توضیح داده شده و تفسیر شده - در مساله اصطلاح «دین شناسى‏» یا «تاریخ ادیان‏» نظر خاص قرآن را بیان مى‏کند و آن اینکه از نظر قرآن از لحظه اولى که بشر عاقل متفکر بر روى زمین آمده است رسول الهى بر روى زمین بوده; یعنى این جور نبوده که دوره‏ها بر بشر گذشته است و بشر همین طور در جهالتها و نادانیهاى خودش مى‏لولیده، پرستش هم از بت پرستى به معنى اعم مثلا از پدرپرستى به قول فروید شروع شده و بعد رئیس قبیله را بپرستند و بعد کم کم به بت و به ارباب انواع برسند، آن آخرین مرحله که مى‏رسد پیغمبرانى م آیند ظهور مى‏کنند و مردم را به خداى یگانه دعوت مى‏کنند; نه، چنین چیزى نیست. اینها تاریخ هم نیست که کسى بگوید تاریخ است. آنها هم که مى‏گویند، منشا حرفشان حدس و تخمین است، چون اینها مربوط به ازمنه‏اى است که خود آنها اینها را «ازمنه ما قبل تاریخ‏» مى‏ نامند.پس اینها تاریخ نیست، فرضیات و حدسیات است، و واقعا عجیب هم هست! وقتى یک نفر دانشمند به بت‏بست مى‏رسد گاهى یک فرضیاتى مى‏گوید که یک آدم عادى هم به او مى‏خندد. فرضیاتى را که دانشمندان گفته‏اند در کتابها با آب و تاب مى‏نویسند در صورتى که مطالبى که به وسیله وحى و انبیاء رسیده اگر از نظر همان ظاهر منطق هم بخواهید [در نظر] بگیرید این عجیبتر از آن نیست، ولى این جلب نظرشان نمى‏کند. مثلا فروید وقتى مى‏خواهد ریشه پرستش را به دست‏بدهد که چطور شد که بشر به فکر پرستش افتاد - چون او مى‏خواهد به فطرت یا غریزه الهى اعتقادى نداشته باشد; اینها تاریخ هم که عرض کردیم نیست که بگوییم گوینده مدرکى بر خورد کرده - آمده فرض کرده و گفته است‏شاید چنین چیزى بوده. او چون تکیه‏اش روى غریزه جنیسى است این جور فکر کرده که در ادوار خیلى قدیم پدر خانواده - که از همه قویتر بود - همه جنس اناث خانواده را به خودش اختصاص مى‏داد، یعنى غیر از آن زنهایى که از آنها بچه مى‏آورد و به خودش اختصاص داشت دخترهایش را هم که بزرگ مى‏شدند جزء حرم و حریم خودش قرار مى‏داد و پسرها را محروم مى‏کرد. پسرها دو احساس متناقض نسبت‏به این پدر داشتند، یک احساس محبت آمیز و یک احساس نفرت آمیز. احساس محبت آمیز براى اینکه او قهرمان خانواده بود، بزرگ خانواده بود، حامى خانواده بود، نان آور خانواده بود و اینها را در مقابل دشمن حفظ مى‏کرد. از این جهت‏به او به نظر محبت و احترام نگاه مى‏کردند. ولى از طرف دیگر (او همه احساسات را متمرکز در حس جنسى مى‏داند) چون همه جنس انثا را به خودش اختصاص داده و آنها را محروم کرده بود، یک حس کینه و حسادت عجیبى نسبت‏به او داشتند. این دو حس متناقض از آنجا پیدا شد. روزى بچه‏ها آمدند دور هم جمع شدند (عرض کردم اینها همه خیال است) گفتند این که نمى‏شود که تمام زنها را جمع کرده براى خودش و ما را محروم کرده است. ناگهان تحت تاثیر احساسات نفرت آمیزشان قرار گرفتند، گفتند پدرت را در مى‏آوریم، مى‏کشیمت; دسته جمعى ریختند او را کشتند. بعد که کشتند آن احساس محبت‏آمیز و احترام قهرمانانه‏اى که نسبت‏به او داشتند ظهور کرد، مثل هر موردى که وقتى انسان روى یک احساس کینه‏توزى یک کارى مى‏کند بعد که کارش را کرد دیگر کینه کارش تمام مى‏شود و تازه احساسات دیگرش مجال ظهور پیدا مى‏کند.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » آیین دانایان 6 ( جمعه 91/5/20 :: ساعت 1:8 عصر )
»» بازی‏های رایانهای؛ابزار قدرت نرم - بخش 2

 

اگر شخصی که در جامعه با صحنه خشونت واقعی مواجه می‌شود، بازدارندگی اندکی دارد، به این علت است که او صحنه مجازی را به صورت ذهنی، تجربه کرده است.افرادی که تا به حال با یک اسلحه واقعی شلیک نکرده‌اند و فقط به تمرین تیر اندازی با بازی‏های ویدیویی سرگرم بوده‌اند، هنگام تیر اندازی با یک اسلحه واقعی برای اولین بار، هدف گیری خوبی دارند.

 

 

 

اثرات منفی بازی‌های رایانه‌ای

رایانه و اینترنت مانند هر پدیده اجتماعی دیگر، برخی پیامدهای روانی – اجتماعی را در پی دارد. القای خشونت و پرخاشگری، القای برخی ارزش‌های فرهنگی خاص و القائات سیاسی و عقیدتی و به همین ترتیب، وابستگی رفتاری که به رایانه و اینترنت پدید می‏‏آید.

نبود سیستم واحد

چرا یک سیستم رده بندی جهانی در دنیا وجود ندارد؛ تا بتوان بر اساس آن، دسته‌بندی واحدی برای همه ترسیم کرد؟ علت این موضوع به امور زیر برمی‌گردد:

1. هنجارهای اجتماعی متفاوتند.

2. قوانین مدنی متفاوتند.

3. ارزش‏های دینی متفاوتند.خشونت

4. عواطف و احساسات متفاوتند.

5. اصول تربیتی متفاوتند.3

نباید فراموش کرد که فطرت، واحد است و در تمام انسان‏ها موجود است. فطرت انسان‏ها ذاتا پاک و بی‌آلایش است و ما می‏‏توانیم به فطرت مراجعه کنیم و به مشترکات فراوان برسیم. اگر بازی‏هایی را که موافق و مخالف فطرتند دسته کنیم، بسیار پیشرفت کرده‌ایم.

محتواها

برخی آسیب‏های مهم بازی‏ها عبارتند از:

الف. خشونت.4

ب. ترویج مصرف مواد مخدر.

ج. محرک‏های جنسی.

د. وحشت و ترس.

ح. نقض ارزش‏های دینی و اجتماعی.

و. ایجاد نا امیدی.

ز. ترویج زندگی غربی.

ه. ترویج و آموزش جادوگری.

شواهد و اطلاعات گردآوری نشان می‌دهند که کلوپ‏ها و گیم نت‏ها، حاوی عملکردهای منفی نیز هستند. مواردی مانند شرط بندی و قماربازی‏ها، سیگار کشیدن، رد و بدل شدن فحش و ناسزا بین کاربران، دزدی پول، رد و بدل شدن فیلم‌ها و سی دی‏های نامناسب، وجود مشروبات الکلی، مواد مخدر و... از جمله مسائلی هستند که در فضای کلوپ‌ها و گیم‌نت‌های شهرهای مختلف ایران قابل مشاهده‌اند.

موارد آسیب زای مهم بازی‏ها عبارتند از:

1. خشونت

نمایش خشونت، یعنی نمایش رفتاری که برای آسیب رساندن به دیگری از کسی سرمی زند و شامل تخریب اموال و دارایی و آسیب رساندن، نابودکردن، از کار انداختن غیر جاندار، بالا بردن صدا با هدف اعمال خشونت، درگیری تن به تن با هدف آسیب رساندن به صورت فیزیکی، هرگونه آسیب جسمی و روحی و گرفتن حیات از یک موجود جاندار می‌شود.آن چه در بازی‏های رایانه‌ای حائز اهمیت است، تجربة ذهنی رفتار خشونت آمیز از طریق بازی و دیدن آن است.

اگر شخصی که در جامعه با صحنه خشونت واقعی مواجه می‌شود، بازدارندگی اندکی دارد، به این علت است که او صحنه مجازی را به صورت ذهنی، تجربه کرده است.افرادی که تا به حال با یک اسلحه واقعی شلیک نکرده‌اند و فقط به تمرین تیر اندازی با بازی‏های ویدیویی سرگرم بوده‌اند، هنگام تیر اندازی با یک اسلحه واقعی برای اولین بار، هدف گیری خوبی دارند.

با در نظر گرفتن مطالبی که در بالا مطرح شد، خشونت شبیه سازی شده و خشونت در دنیای واقعی، با هم مرتبط هستند. در بازی‏های رایانه‌ای، گیمر، یک خشونت و یا ترس غیر قابل توصیفی را تجربه می‏‌کند؛ البته این تجربه از پشت یک صفحه نمایش است و در حقیقیت بین عامل خشونت و آن موضوع مورد خشونت، فاصله وجود دارد. در این حقیقت، این فاصله و مرز باعث می‏‌شود که فرد یک برتری اخلاقی و تسلط برآن چیزی که نمایش داده می‏‌شود، داشته باشد. همچنین وجود این فاصله باعث می‏‌شود که این اضطراب کمتر حس شود.

تکرار بازی باعث می‏‌شود که فرد در موقعیت حقیقی از دیدن خشونت شوکه نشود و به راحتی با آن کنار بیاید. فاصله بین تصویر و متن، درک و شناخت و درک و دریافت در ارتباط بین کنسول و آواتار آن که در بازی وجود دارد، ابتدا به صورت غیر واقعی است؛ ولی با گذشت زمان، کم کم این فاصله از بین می‏‌رود و آسیب‏های حاصل از نگرانی‏های اخلاقی به وجود می‏‌آیند.

در درون هویت، نوعی احساس خطر وجود دارد. منیت یک تهاجم، درونی است و ساختار پارانوییدی دارد؛ در حالی که خشونت در زمان دفاع فرد از خود، برون ریزی احساس خشم بر دیگری است و اینها عواقبی دارند که باید آنها را در بازی‌های رایانه‌ای خشونت‌آمیز، بررسی کرد. کسانی که طرفدار پخش تصاویر خشونت‌آمیز هستند، بر این باورند که فرد با دیدن این گونه نمایش‌ها، نوعی واکنش اخلاقی از خود بروز می‌دهد و در زمان واقعی به درستی می‏‌داند که چه کاری باید انجام دهد.

روزنامه نگاران و گزارش‌گران از این فراتر رفته، به اعتقاد آنان، مردم باید شاهد صحنه‏هایی که آنان دیده‌اند، باشند؛ ولی در مورد بازی‌های رایانه‌ای، موضوع متفاوت است. در این بازی‌ها تصاویری که دیده می‏‌شوند، تنها منظر دور ندارند؛ بلکه در بازی، دشمنانی وجود دارند که باید کشته شوند؛ تا نجات حاصل شود. این نقش‏های گوناگون و خشونت‏های متفاوتی که بازیکن در بازی می‏‌بیند، اصول اخلاقی فرد را تهدید می‏‌کند و فردیت شخص را از بین می‏‌برد.

تفاوت خشونتی که در بازی‌های رایانه‌ای وجود دارد، با خشونتی که در دیگر رسانه‏ها وجود دارد، در این است که در بازی‌های رایانه‌ای تعامل وجود دارد و ممکن است فرد به طور عمیقی درگیر بازی شود و این درگیری بیش از حد ممکن است؛ به طوری که شخص در کنترل خود با مشکل مواجه می‌شود و این امر هنگامی که فرد نمی‏‌تواند یک بی نهایت را تصرف کند و بر یک بیکران غلبه نماید، ایجاد می‏‌شود.

گیمر در دنیای بازی، با یک سری فاصله روبه‌رو است و وقتی در دنیای واقعی قرار می‏‌گیرد، این فاصله از بین می‌رود و فرد با آزادی و انعطاف‌پذیری بیشتری مواجه است و به این ترتیب، دستور دادن و خشونت، لذت‌بخش می‏‌شود.براساس تحقیقات جدید دانشگاه ایالت می‏شیگان، بازی‌های ویدیویی خشن، مغز انسان را در حالت مبارزه قرار می‏‏دهد و آن را برای پرخاشگری آماده می‏‏کند و در واقع، الگوی فعالیت‏های مغزی می‏‏تواند، تحت تأثیر خشونت مجازی باشد.

2. اعتیاد5 و مواد مخدر

مشاهدة مصرف تنباکو و یا مواد مخدر در بازی‏ها، می‏‏تواند تابوی درونی- اجتماعی مصرف نکردن آنها را برای مخاطب، شکننده کند و نا خواسته ترویج برای مخاطب باشد. این رفتار وقتی توسط قهرمان داستان انجام شود. آسیب به مراتب بیشتری خواهد داشت، عبور از این خط قرمز به ویژه برای نوجوانان، یک آسیب بسیار جدی است و زمینه‌ساز اعتیاد به مصرف مواد مخدر در خارج می‌شود.

3. تحریک‏های جنسی

یکی از موارد بسیار مشهود در بازی‏ها، ترویج و آموزش تنوع‌طلبی جنسی، روابط جنسی خارج از هنجارهای اجتماعی، توصیه‏های غیر مذهبی، مانند هم جنس گرایی است و همچنین تجاوز از یک طرف و از طرف دیگر عریانی یا پوشش نیمه عریان و رفتارهای تحریک آمیز در بازی‏ها، می‏‏تواند منجر به آسیب‏های روحی و جسمی شود. چگونگی نوع آشنایی کودکان و نوجوانان در بازی‏ها دربارة روابط جنسی نیز مورد توجه و اهمیت خاصی است و نوجوانان با مسائلی آشنا می‏‏شوند که از لحاظ سنی نباید به این زودی درگیر آنها شوند و به نوعی تشویق و ترغیب به سوی بلوغ زود رس است و برای جوانان، موجب ایجاد شوق در این امور غیر اخلاقی است.

4. تضاد در هویت

امکان انتخاب آواتار زن یا مرد در بازی، باعث بروز مشکلاتی می‏‌شود؛ مثلاً پسری که میل جنسی بالایی دارد، از انتخاب دختری زیبا که او نیز میل جنسی بالایی داشته، لذت می‏‌برد و حتی به این طریق بر شرمی که از جنس مخالف خود دارد، غلبه می‏‌کند. در بازی، کسانی که میل جنسی بالایی دارند و یا حتی دوجنسه هستند، قادرند سناریو‏های بسیاری را بازی کنند. وجود داستان، تصویر، نور و صدا و نیز حسی که بازی در اختیار بازیکن قرار می‏‌دهد، مسائل روانی او را تحت الشعاع قرار می‏‌دهد که این، اصول اخلاقی فرد را شکل می‏‌دهد.

در میان نوجوانان، هویت جنسی، مسئله‌ای واقعی است که پسران و دختران درگیر آن شده، معنای زن بودن و مرد بودن را نمی‏‌دانند. مسئله سکس و هم‌جنس گرایی، اضطراب مسائل جنسی را در میان آنها بالا می‏‌برد. همچنین هم‌جنس گرایی خانم‏ها و آقایان و دو جنس گرایی در مدارس، بسیار زیاد می‏‏شود و دختران و پسران خیلی زود به بلوغ می‏رسند و نیاز به داشتن دوست از جنس مخالف در آنها زیاد می‏‌شود.

اضطراب‏های پست مدرن در شکل گیری هویت، منجر به رفتارهای هیستریک می‏‌شود و دختران و پسران در این سنین، رفتارهای هیستریک زیادی از خود نشان می‏‌دهند. آنان نقش‏هایی را که جامعه به عهده آنان می‏‌گذارد، نمی‏‌پذیرند و تلاش می‏کنند تا در نقش‏های مجازی دیگری قرار بگیرند. دختران در معرض خشونت قرا می‏‌گیرند و می‏‌دانند که چطور با آن مقابله کنند و پسران نیز حس قرار گرفتن در مقابل جنس مخالف را فرا گرفته، احساسات خود را نشان می‏‌دهد.

5. ترس

یکی از جذابیت‏های کاذب بازی‏های رایانه‌ای، ایجاد ترس و وحشت است. ترس، نوعی احساس درونی مبنی بر عدم امنیت و بی‌اعتمادی به فضای موجود است و پی آمد‏هایی مانند تزلزل شخصیتی و عدم خود باوری را در بردارد.این احساس درونی ممکن است به آسیب‏هایی نظیر اضطراب‏های مزمن، لکنت زبان در کودکی و بیماری‏های قلبی-تنفسی و همچنین حس بدبینی و رفتارهای محافظه کارانه در محیط اجتماعی منجر شود.

6. نقض ارزش‏های دینی

بازی‏هایی که بر اساس زندگی هی سکولار و اومانیستی طراحی شده‌اند، اصولاً دین و مذهب در آنها جایگاهی ندارد و موجب شکستن حریم‏های دینی می‌شوند.6ارائه شخصیت‏هایی با ویژگی‌های ضداخلاقی و پوشش‏های نامناسب در کنار منزوی شدن نوجوانان، می‏‏تواند سبب نهادینه شدن ارزش‌های منفی اخلاقی شود.

برخی موارد نقض ارزش‏های دینی منطبق عبارتند از:

الف. نقض اصول اساسی یا باورهای دینی و اعتقادی؛ مانند بهشت و جهنم و ایجاد باور‏های کاذب دینی و نمایش الگو‏های خرافاتی.

ب. بی توجهی به توصیه‏های دینی و انجام محرمات،؛ مانند مصرف مشروبات الکلی و قمار و روابط غیر اخلاقی و نامشروع.

ج. بی‌حرمتی به اولیای خدا و پیروان و ضعیف نشان دادن مسلمانان یا تبعیض می‏ان مسلمانان و غیرمسلمانان.

د. توهین به مکان‌های مقدس و مورد احترام ادیان؛ مانند توهین به مسجد و کلیسا.

7. نقض هنجارهای اجتماعی

دانش آموزانی که بازی‏های رایانه‏ای انجام می‏‏دهند، نسبت به دیگر دانش‌آموزان خشونت و پرخاش‌گری بیشتری از خود نشان می‌دهند و از جنبه مشارکت اجتماعی، کمتر از دانش‏آموزانی هستند که این‏گونه بازی‏ها را انجام نمی‏‏دهند؛ اما از نظر وضعیت تحصیلی، هر دو گروه در سطح یکسان و مشابهی هستند.استفاده از کلمات رکیک و رفتارهای ناشایستی که منجر به هنجارشکنی اجتماعی می‏‏شود، مانند دزدی کردن، یکی از آسیب‏هایی است که کودکان و نوجوانان در این بازی‏ها با آن آشنا می‏‏شوند. همچنین ایجاد فضایی برای تجربة ذهنی و روانی مخاطب، برای انجام رفتارهایی که مردم آزاری تلقی می‏‏شوند، از دیگر آسیب‏هایی است که می‏‏تواند منجر به اختلالات شخصیتی و اجتماعی فرد شود.

8. ناامیدی

ناامیدی در این بازی‏ها به دو صورت زیر ظهور پیدا می‌کنند:

الف. احساسی است که بازیکن بر خلاف میل خود مجبور است عملی را انجام داده، یا انجام ندهد. این اتفاق باعث ایجاد نوعی عذاب وجدان و احساس گناه در او می‏‏شود که با گذشت زمان تبدیل به عادت و سرانجام به اخلاق رفتاری می‏شود.

ب. احساسی است که بازیکن دچار یأس و سردرگمی در بازی می‏‏شود؛ به صورتی که در بازی، هیچ هدف امیدبخشی را دنبال نکند یا در پایان بازی متوجه شود که هدف دنبال شده در بازی، پوچ و بی‌معنی بوده است؛ اما در او شوق کاذبی ایجاد شده، تا بازی دیگری را امتحان کند و به تجربه بنشیند و این دارای حد و حصری نیست و گاهی منجر تخریب سلول‏های مغزی می‏‏شود.

ج. احساس غم عمیقی است که بازیکن پس از، از بین رفتن یکی از کاراکترهای محبوب بازی تجربه می‏‏کند.

سیدغلامحسن خاکزاد شاهاندشتی

منبع :‌ماهنامه پرسمان شماره 111

ادامه دارد..............



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » آیین دانایان 6 ( سه شنبه 91/5/17 :: ساعت 12:0 صبح )
»» بازی‏های رایانهای؛ابزار قدرت نرم - بخش 1

 

هدف، تنها آخر کار و اخر بازی نیست؛ بلکه هدف در حین بازی به شما القا می‏شود و خشونت، ترس، وحشت، مسائل جنسی و هرزگی در زمان بازی بر نا خود آگاه انسان که به شدت فعال است، تأثیر مستقیم می‏گذارد و بازیکن را به طرف مطلوب خود سوق می‏دهد.

 

 

 

بازی‏های رایانه‌ای، ابزار قدرت نرم

بازی‏ها به ابزارهای رسانه‌ای بسیار تأثیرگذاری تبدیل شده‌اند و به دلیل ویژگی‏های خاص، توانایی فرهنگ‌سازی و تغییر رفتار را در جوامع گوناگون دارند. این ابزار رسانه‌ای، فرصتی جدید را در دست نیروهای نظام غربی، به ویژه آمریکا قرار داده تا به وسیلة آن به توجیه دو دهه عملکرد خود در جهان بپردازد و اذهان جامعه جهانی را به سمت توجیه افکار خود، سوق دهند.

امروز استکبار جهانی، دنیای اسلام را صریحاً تهدید می‏‏کند و سخن از جنگ صلیبی می‏‏گوید و شبکه استکباری صهیونیست و سازمان‏های جاسوسی آمریکا و انگلیس در همه دنیای اسلام، سرگرم فتنه انگیزی‌اند و هزار‏ها فیلم سینمایی و بازی رایانه‌ای و امثال آن را با هدف زشت نمایاندن چهره اسلام و مسلمین، تولید و روانه بازارها می‏‏کنند.

باندهای بین المللی زر و زور که برای تسلط بر منافع ملت‌ها، سازمان نظامی ناتو را تشکیل داده بودند، اکنون برای نابودی هویت ملی جوامع بشری و تحقق بیشتر اهدافشان، در پی تشکیل «ناتوی فرهنگی» هستند؛ تا با استفاده از امکانات زنجیره ای متنوع و بسیار گسترده رسانه‌ای، سررشته تحولات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشورها و ملت‌ها را به دست بگیرند که باید هشیارانه این مسئله را زیر نظر داشت.1

تاریخچه شکل گرفتن اولین بازی‏های رایانه ای:

تولید بازی‏های رایانه‌ای دنیا به سال 1962م. باز می‏‏گردد؛ زمانی که استیفن راسل، یکی از دانشجویان دانشگاه MIT، اولین بازی رایانه‌ای را با نام جنگ فضایی نوشت. این بازی بر روی رایانه‌ای به نام PDP1 -که اندازه‌ای در حدود یک اتومبیل داشت- اجرا می‏‏شد. داستان بازی، همان جنگ سفینه‏ها بود و شما باید سفینه طرف مقابل را نابود می‏‏کردید. بعد از آن، شرکت آتاری در سال 1973م. بازی پونگ را ساخت که یک بازی ساده و متشکل از تعدادی مستطیل سیاه و سفید بود که چندان خلاقیتی در آن وجود نداشت؛ اما آغاز بازی‏های رایانه‌ای در ایران (1360)، با بازی‏های آتاری شروع شد.

بازی‌های رایانه‌ای، مربیان نسل فردا

در ایالات متحده، این بازی‏ها بر طیف گسترده ای از اجتماع - از هر سن، شغل یا جنسیتی - تأثیر می‏‏گذارند. بنابراین، حتماً باید تأثیر واقعی بازی‏ها بر ذهن و رفتار مردم را درک کنیم؛ تا بفهمیم که آنها چطور بر برداشت ما از دنیای اطرافمان، تأثیر می‏‏گذارند و چه تفاوتی با دیگر رسانه‏ها دارند.اهمیت جوانان به عنوان بخشی از اجتماع در خاورمیانه امروزی، روز به روز بیشتر می‏‏شود.

از این رو، طرح این سوال اهمیت دارد که جوان‌ها در هر منطقه با کدام بازی‏های کامپیوتری بازی می‏‏کنند و هویت شخصیت‏های اصلی این بازی‏ها چطور شکل گرفته است؛ زیرا این موضوع به نوعی به معنای خودِ مجازی بازیکن است. وقتی بحث هویت اسلامی یا عربی در بازی‏های ویدیویی مطرح می‏‏شود، باید بازی‏های منطقه خاورمیانه و قهرمان‏ها و نمونه‏هایی از نقش‏هایی را که این بازی‏ها به بازیکن ارائه می‏‏دهند، بررسی کنیم؛ اما از آن جا که اغلب بازی‏های موجود در بازارهای خاورمیانه، در کشورهای خارجی مانند - آمریکا و اروپا - ساخته شده‌اند، طرح سؤال زیر نیز مهم است: شخصیت‏های مسلمان یا عرب به چه صورت در بازی‏های غربی به تصویر کشیده می‏‏شوند؟

در این میان، بازی‏های ویدیویی رابطه متقابلی با اجتماع دارند و بازیکن همان قدر که مصرف کننده محسوب می‏‏شود، اجراکننده نیز هست و این گونه است که تجربه بازی از فردی به فرد دیگر تغییر می‏‏کند.متأسفانه، خشونت در بازی‌های رایانه‌ای، یکی از موضوعاتی است که بحث‏ها و نگرانی‏های بی‌شماری را دامن زده است. والدین، معلمان و سیاست مداران با خشونت و نمایش خون و خون‌ریزی در بازی مخالفند.

والدین از این که بچه‏ها چه بازی‏هایی می‏‏خرند، بی‌اطلاعند. آنان دوست دارند که این بازی‌ها، جذابیت زندگی واقعی را نشان دهند. والدین از این که فرزندانشان شاهد صحنه‏های خشونت آمیز بوده، نسبت به دیگران رفتارهای خشن داشته باشند، بسیار هراسانند؛ مثل بازی‌های Counter Strike , Mortal Combat که منجر به تیراندازی در مدارس کلمبیا شد و مجروحان فراوانی را بر جای گذاشت؛ به طور مثال، درباره بازی Sims کمتر سخن گفته شده است. در این بازی، بازیکن (گیمر)، می‏‌سوزاند؛ می‏‌کشد و کاراکترها را با گرسنگی دادن و نگه داشتن آنها در اتاق‌هایی در حال سوختن، عذاب داده، به قتل می‏‌رساند.

منتقدین بر این باورند که در این نوع بازی، قانون‏های متناقض هرزگی رایج است. برهنگی در مکان‌های عمومی، نوازش و بوسیدن، هم‌جنس‌گرایی و... در این بازی، معمول است و شاید بتوان گفت که خشن بودن یا هرزه‌گی را می‏‏آموزند؛ اما عده‌ای از دانشمندان بر آموزشی بودن بعضی بازی‏های رایانه‌ای تأکید کرده، می‏‏گویند:بازی‏ها یک رسانه مشروع فرهنگی هستند2 و علاوه بر این که می‏‏توانند در بخش‏های مختلف برنامه‏های آموزشی و درسی جا داشته باشند، مانند فیلم، تلویزیون و ادبیات، مستحق نقد و تحلیل هستند. بازی‏های رایانه‌ای چه می‏‏کنند و چرا خانواده‏ها با این جریان موافق نیستند؟

واقعیت آن است که بازی‌های رایانه‌ای به عنوان یکی از پدیده‏های جدید دانش بشری، همچون دیگر ساخته‏های بشر، دو لبه دارند؛ یک لبه آن استفاده صحیح و به کارگیری آنها در جهت رشد و تعالی است و لبه دیگر آن، استفاده غلط و به کارگیری بازی‌هایی است که از جنبه‏های مختلف، با روحیات فرد یا ارزش‌های فرهنگی و خانوادگی، او در تضاد است.بازی‏های رایانه‏ای و ویدیویی، مانند همه بازی‌ها، هم سرگرم کننده هستند و هم مهارت‏های اجتماعی را تقویت می‏کنند و علاوه بر این، بازی و صحبت کردن درباره بازی‏ها، بخش مهمی از زندگی کودکان و نوجوانان است.

دو حالت (سرگرمی و آموزشی بودن و نگرانی‏های اخلاقی) که در بازی‌های ویدیویی وجود دارد، درگیری‌های روانی عمیقی را موجب می‏‌شود؛ اما در این جریان فکری، عنصر خشونت در بازی، مسائل جنسی و مرگ را به هم مرتبط ساخته است و هدف، پیروزی، نابودی دشمن و غلبه بر مشکلات و مسائل داخل بازی است؛ این گونه نمایش‌ها، اصول اخلاقی خاصی را به فرد دیکته می‌کند و او آنها را در زندگی خود حاکم می‏‌کند.

یعنی هدف، تنها آخر کار و اخر بازی نیست؛ بلکه هدف در حین بازی به شما القا می‏شود و خشونت، ترس، وحشت، مسائل جنسی و هرزگی در زمان بازی بر نا خود آگاه انسان که به شدت فعال است، تأثیر مستقیم می‏گذارد و بازیکن را به طرف مطلوب خود سوق می‏دهد.هنگامی که شما با اضطراب، بازی Robotron را انجام می‏دهید، وقتی روبات‏ها به شما هجوم می‏‏آورند، فکر می‏‌کنید که تهدید شده‌اید و باید بازی را به پایان برسانید و وقتی در یک بازی همه را می‏‏کشید، احساس رضایت می‏‌کنید، وقتی بازی گروهی است، احساسات می‏‌توانند احساسات اجتماعی باشند و بازیکن می‏‏تواند به تیم خود وفادار باشد و از دیدن مشکلات بازیکنان دیگر، احساس رضایت کند.

در این بازی‌ها خشونت و مسائل جنسی از قالب فردی خارج شده، تبدیل به یک هنجار گروهی می‌شود و در ذهن بازیکنان آهسته آهسته به یک خورده فرهنگ تبدیل می‌شود و چون این نگاه با نگاه اجتماعی واقعی در تعارض می‌باشد، فرد دچار اصطکاکات فرهنگی - اجتماعی می‏شود.در این بازی‌ها، بازیکنان می‏‏توانند رویدادهای بازی را به مهار خود درآورند.

به دلیل جاذبه متنوعی که برای این محصولات وجود دارد، دارای مجموعه‌ای گوناگون هستند؛ بازی‌های سبک کلوپی که در آنها تأکید بر هماهنگی چشم و دست است و بازی‌های ایفای نقش که تصویر و صدا را به مضمونی ماجراجویانه می‏‏افزاید و بازی‌های شبیه‌سازی که بازیکنان در آنها بر رشد و تکامل سیستم‌ها، از شهرها گرفته تا کهکشان‏ها، نظارت دارند؛ تا از این رهگذر، شکل زندگی را تغییر دهند.

بازی‌های رایانه‌ای و ویدیویی، فرصت‌هایی را برای یادگیری مشاهده‌ای فراهم می‏‏آورند و افزون بر این، برخلاف حالت فعل پذیر تماشای تلویزیون، بازی‌های الکترونیکی، جنبه فعال بودن را اضافه کرده‌اند که اثر پرداختن به بازی‌ها را تشدید می‏‏کند.بازی‌های رایانه‌ای دارای وسعت فراوان و همراه با هیجان‏های شدیدی هستند و از سوی دیگر، مؤلفه‏های هیجانی اکثر بازی‌های رایانه‌ای، هیجان‌هایی نظیر پرخاش‌گری، خصومت و خشم است

چرا باید بازی‏ها را رده بندی کنیم؟در نگاه اول دو دسته مهم مورد زیر تأثیر بازی‏ها قرار می‏‏گیرند: 1. خانواده. 2. بازیکن.

1. خانواده؛

دو دسته خانواده زیر مورد خطاب بازی‏ها هستند:

الف. در خانواده‏های مطلع از جریان و هجمه بازی‏ها، نگرانی والدین از صحنه‏های خشونت‌آمیز، ترسناک و نمایش تصاویر جنسی در این برنامه‏ها، نمایان است. از این رو، به هر مشاوری روی می‏‏آورند و چاره‌جویی می‏‏کنند.

ب. در خانواده‏های دیگر به دلیل ناآگاهی و عدم اطلاع دقیق از چگونگی بازی‌های فرزندانشان، یک مشکل جدی به وجود می‌آید و روز به روز آتش تخریب آن بیداد می‏‏کند.

2. بازیکن (Gamer)؛

الف. اولین نکته قابل توجه، عدم شناخت کافی و درست از میزان و نوع صحنه‏های آسیب‌رسان درون بازی است که عده قابل توجهی از این موضوع غافلند و یا حاضر به شنیدن دیدگاه‏های تبیینی در مورد آن نیستند که یکی از علل این گونه برخورد‏ها، جذابیت بالای این بازی‌ها و عدم جایگزین صحیح و جذاب برای آنهاست.

ب. از نتایج مورد الف، ایجاد آسیب‏های روانی و اجتماعی، بر اثر استفاده نادرست از بازی‏هاست که نه تنها توده‌ای تخریبی است، بلکه یک نوع سازندگی نیز دارد. سازندگی ترس، وحشت، خشونت، بی بند و باری و ... که مورد خواست سازندگان این گونه برنامه‏هاست.

یک گیمر می‏گوید: می‏‌دانم که این فقط یک بازی است؛ ولی وقتی بازی می‏‌کنم، آن را واقعی می‏‌بینم.جاذبه درونی بازی‌های رایانه ای برای بازیکنان، از چند عامل سرچشمه می‏‏گیرد که برخی از این عامل‏ها در خود بازی‌ها وجود دارد و برخی دیگر، ویژگی‌های افرادی است که این بازی‌ها را انجام می‏‏دهند.

سیدغلامحسن خاکزاد شاهاندشتی

منبع: ماهنامه پرسمان شماره 110

ادامه دارد......



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » آیین دانایان 6 ( جمعه 91/5/13 :: ساعت 3:25 صبح )
»» دعای رؤیت هلال ماه رمضان/ سلام بر تو ای ماهی که به آمدنش حریص بو

خبرگزاری مهر- گروه دین و اندیشه: در خبرها آمده که هرگاه ماه رمضان فرا می‌رسید رنگ پیامبر (ص) تغییر می‌کرد و بیشتر به نماز می‌ایستاد و در دعا، ابتهال و تضرع می‌نمود و بر لبهای مبارک این دعا را قرائت می کرد: خدایا این ماه را به امنیت و ایمان و تندرستى و اسلام و عافیت کامل و دفاع از دردها و کمک بر نماز و روزه و شب زنده دارى و تلاوت قرآن بر ما نو کن.

انس بن مالک می‌گوید: زمانی که ماه رمضان فرا می‌رسید پیامبر (ص) می‌فرمود: «سبحان الله، ماذا تستقبلون و ماذا یستقبکم؟: از چه چیزی استقبال می‌کنید؟ و چه چیزی شما را استقبال می‌نماید؟» این جمله را حضرت سه مرتبه تکرار می‌فرمودند.

روایت شده که حضرت رسول اکرم(ص) چون رؤیت مى کرد هلال ماه رمضان را روى شریف را به جانب قبله مى فرمود و مى گفت :

اَللّهُمَّ اَهِلَّهُ عَلَیْنا بِالاْمْنِ والاِْیمانِ وَالسَّلامَةِ وَالاِْسْلامِ وَالْعافِیَةِ الْمُجَلَّلَةِ وَدِفاعِ

خدایا این ماه را بر ما نو کن به امنیت و ایمان و تندرستى و اسلام و عافیت کامل و دفاع از

الاْسْقامِ وَالْعَوْنِ عَلَى الصَّلاةِ وَالصِّیامِ وَالْقِیامِ وَتِلاوَةِ الْقُرانِ
دردها و کمک بر نماز و روزه و شب زنده دارى و تلاوت قرآن
اَللّهُمَّ سَلِّمْنا لِشَهْرِ رَمَضانَ وَتَسَلَّمْهُ مِّنا وَسَلِّمْنا فیهِ حَتّى یَنْقَضِىَ
خدایا سالم کن ما را براى ماه رمضان و سالم از ما دریافتش کن و ما را در آن سالم بدار تا بگذرد
عَنّا شَهْرُ رَمَضانَ وَقَدْ عَفَوْتَ عَنّا وَغَفَرْتَ لَنا وَرَحِمْتَنا
از ما ماه رمضان و تو از ما گذشته باشى و ما را آمرزیده و مورد مهر خویش قرار داده باشى
دعای امام علی(ع) هنگام رؤیت هلال رمضان

امیرالمؤمنین (ع) می‌فرماید: آنگاه که دیدی هلال (ماه رمضان) را، خشم نگیر و عصبانی نشو، و «قل اللهم انی اسالک خیر هذا الشهر، و فتحه و نوره، و نصره،و برکته، و طهوره، و رزقه، و اسئلک خیر ما فیه و خیر ما بعده، و اعوذ بک من شر ما فیه و ما بعده، اللهم ادخله علینا بالامن و الایمان، و السلامة و الاسلام، و البرکة و التقوی، و التوفیق لما تحب و ترضی» (من لا یحضره الفقیه، ص 100) و بگو بار پروردگارا خیر و خوبی در این ماه را از تو می‌خواهم و همچنین فتح و پیروزی (بر شیطان) و نورانیت، و یاری (بر روزه‌داری) و برکت و طهارت، و روزی این ماه را از تو می‌طلبم، و از تو خیر آنچه در این ماه هست و بعد از ماه مسئلت می‌نمایم، و به تو پناه می‌آورم از شر و بدی آنچه در این ماه می‌باشد، و آنچه بعد از آن است، بار پروردگارا این ماه را با امن و امان و ایمان به تو و سلامت نفس و نعمت اسلام، و برکت و تقوی و توفیق یافتن به آنچه تو دوست می‌داری و راضی می‌گردی بر ما وارد گردان (که همه اوصاف شایسته را در این ماه داشته باشیم).
خواندن دعای 43 صحیفه سجادیه

امام سجاد (ع) اشتیاق خود را به ماه مبارک رمضان در صحیفه کامله این‌گونه بیان می‌کنند: «السلام علیک ما کان أحرصنا بالأمس علیک و اشد شوقنا غداً الیک: سلام بر تو ای ماهی که نسبت به آمدنش حریص بودیم و در آینده مشتاق آمدن آن هستیم.» امام (ع)، در پایان این ماه مانند اینکه دوست عزیزی را از دست داده‌اند در دعای خود می‌فرمودند: «اللهم صل علی محمد و آله و اجبر مصیبتنا بشهرنا: خدایا بر محمد و آلش درود فرست و مصیبت و اندوه از دست دادن ماه مبارک را جبران نما.»
بزرگان دینی بر خواندن دعای 43 صحیفه کامله سجادیه در وقت رؤیت هلال تأکید کرده اند.
دعای منقول از امام رضا(ع)در هنگام دیدن هلال ماه رمضان

و از حضرت صادق (ع) منقول است که چون رؤیت هلال نمودى بگو:

اَللّهُمَّ قَدْ حَضَرَ شَهْرُ رَمَضانَ وَقَدِ افْتَرَضْتَ عَلَیْنا صِیامَهُ وَاَنْزَلْتَ فیهِ الْقُرانَ هُدىً
خدایا ماه رمضان آمد و تو واجب کرده اى بر ما روزه این ماه را و فرو فرستادى در آن قرآن را که راهنماى
لِلنّاسِ وَبَیِّناتٍ مِنَ الْهُدى وَالْفُرْقانِ اَللّهُمَّ اَعِنّا عَلى صِیامِهِ
مردم است و حجتهائى از هدایت و تمیز حق و باطل است خدایا کمک کن ما را بر روزه آن
وَتَقَبَّلْهُ مِنّا وَسَلِّمْنا فیهِ وَسَلِّمْنا مِنْهُ وَسَلِّمْهُ لَنا فى یُسْرٍ مِنْکَ
و آن را از ما بپذیر و سالم بدار ما را در این ماه و از این ماه و آن را نیز براى ما سالم گردان در آسانى
وَعافِیَةٍ اِنَّکَ عَلى کُلِّشَىْءٍ قَدیرٌ یا رَحْمنُ یا رَحیمُ
و تندرستى که براستى تو بر هر چیز قادرى اى بخشاینده اى مهربان


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » آیین دانایان 6 ( شنبه 91/4/31 :: ساعت 5:24 صبح )
»» حمله به یک آمر به معروف دیگر

به گزارش  فارس، شب گذشته هفت نفر از اراذل و اوباش خیابان مولوی قزوین که مزاحمت برای نوامیس مردم این منطقه کار مستمر و دائمشان شده بود، با قمه به سوی مسئول عملیات حوزه بسیج شهید پرویز قزوین حمله‌ور شدند.
 
به گفته شاهدان عینی، ضاربان که هفت نفر بودند، با چماق و قمه به سوی حسن عالمیان به طرز وحشیانه‌ای حمله‌ور شده و وی را پس از ضرب و شتم با قمه از ناحیه پهلو مورد جراحت قرار دادند.
بنا بر آخرین گزارش دریافتی، ریه حسن عالمیان که در بیمارستان شهید رجایی قزوین بستری است، آسیب دیده و خونریزی از ریه وی ادامه دارد که این وضعیت برای سلامتی وی بسیار خطرناک است.
 
به گفته بستگان حسن عالمیان، چهار نفر از ضاربان فرمانده سابق پایگاه ابوترابی مسجد جامع قزوین دستگیر و سه نفر دیگر متواری شده‌اند.
 
این بسیجی آمر به معروف تنها مشغول امر به معروف و نهی از منکر لسانی بوده است.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » آیین دانایان 6 ( دوشنبه 91/4/19 :: ساعت 12:10 عصر )
<      1   2   3   4   5   >>   >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

هفته ی بسیج برهمه ی بسیجیان عزیز گرامیباد
شهیدی که وصیت کرد روی سنگ قبرش فقط بنویسند؛ «بسیجی شهید»
دیدار رئیس و اعضای شورای عالی فضای مجازی با رهبر انقلاب
کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان!
پاداش حجاب
عاقد و bbc فارسی!
ویژگى‏هاى فرد سالم و بهنجار
حدیث سلسله الذهب
انقلاب ما محدود به ایران نیست
دهه فجر مبارک
پاسخ به شایعات دلایل اعدام عباسعلی خلعتبری
اپل همان سیب ممنوعه
21دسامبر سال 2012 قرار است پایان دنیا باشد???
عکس: دلیل سکوت اعراب در حوادث غزه
چهره های منفی کربلا چه کسانی بودند؟ ا
[همه عناوین(56)][عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 61
>> بازدید دیروز: 5
>> مجموع بازدیدها: 31010
» درباره من

آیین دانایان 6

» آرشیو مطالب
دی 90
آذر 90
مهر 90

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان



» طراح قالب