معمولا ایرانی ها را در دنیا به "سر سبز و زبان سرخ" می شناسند.یک نوجوان ایرانی به برکت انقلاب اسلامی و آرمان های امام خمینی به اندازه افراد میانسال اروپایی تحلیل دارد طوری که به قول دکتر احمدی نژاد برای اداره دنیا هم برنامه دارد.

در مقابل عده ای هم هستند که گویی از این دریای اطلاعات و معارف اندک مقداری هم بهره نبرده اند!یک نمونه کوچک اش مثلا مرگ استیو جابز است....

در حالی که همه دنیا شرکت اپل را به عنوان یک شرکت جاسوسی تابلودار می شناسند که تا به حال همه محصولات اش را با امکانات بی شمار ارسال اطلاعات به مبدا(اشاره به خلاء های امنیتی بی شمار مک اینتاش)،به بازار های جهانی ارائه کرده است ،عده ای در ایران عزیز خودمان در نشریه علمی مهندسی به طور مثال صفحه عزاداری راه اندازی کردند که بله!دوست عزیز اسراییل اپل را گاز زد و به بهشت روانه شد!

برادر من!خواهر من!رئیس شرکتی که سالیانه فلان میلیارد دلار خرج کیان رژیم اشغالگر قدس می کند و داوطلبانه از ملت های جهان جاسوسی می کند تنها یک فرد مبتکر و کارآفرین نیست!حکایت،داستان مشهور یهودی پولدار است که در پاسخ به این سوال که چگونه میلیاردر شدید می گوید:اول یک جعبه سیب خریدم و فروختم بعد با سودش دو جعبه سیب خریدم و فروختم و همین طور ادامه دادم تا به اینجا رسیدم.بچه ای پرسید:ولی شما که در 19 سالگی هم میلیاردر بودید...یهودی در پاسخ گفت:درسته!یادم رفت بگویم!پدر و مادرم را هم در هولوکاست از دست دادم.همه گفتند:بله!بله!خدا هیتلر را رحمت کند...خیلی ها را میلیاردر کرد!

 شاید بد نباشد این بار که مدیر یک شرکت با عنوان مشهور "دوست اسراییل" مرد به جای شمع روشن کردن و چاپ پرتره؛لیستی از خدماتی که به سرویس های جاسوسی آمریکا و اسراییل غاصب ارائه داده است،منتشر کنیم

 این ها همان ها هستند!